تنها چیزی که طعمش هیچ وقت
عوضنمیشود؛
دوست داشتن توست
همیشه شیرین و دلچسب...
فداتتتت :**
تنها چیزی که طعمش هیچ وقت
عوضنمیشود؛
دوست داشتن توست
همیشه شیرین و دلچسب...
فداتتتت :**
آنها که می رقصند
در چشم کسانی که صدای آهنگ را نمی شنوند،
همیشه دیوانه به نظر می آیند...
نیچه
فدای دیوانگی هات بانووو :*
دنیا بمب اتم نیاز ندارد برای خراب شدن...
قضیه ساده تر از این حرف هاست....
به سادگی غم صدای مهربانت.....
ویران میکند یک موج اش دنیاها را......
پ.ن: میشود حتا فدای غم صدایت شد بانوو؟!...
با همه حرف کم میارم#
با تو زمان...
فدای کلماتت بانو:*
#نمی دونم شعر کیه، اما قشنگه
او هم می داند لحظه, لحظه ی عطر خمار چشمانت را محتاج است, شبانه های من...
فرشته ی فصلی که یلدا را ثانیه به ثانیه دنباله دار تر میکند...
ایستاده در حاشیه ی شهر خدا....
بر لبه ی پرتگاه....
جیغ می کشد.... جیغ می کشد.... جیغ میکشد.... دهان باز، بی صداا...
فریادهای پس زده.... چشمانی پر صدا.....
تو همان تابش بهاری هستی..
که هر لحظه تابیدنش اش را غنیمت باید شمرد...
که خود را به گرمایش سپرد... چشمها را بست و..... .
دیگر
هیچ
آرزویی
باقی نمی ماند...
تو همان تابش همیشه بهاری هستی.... عزیز دل....
من روزها، روزه ی سکوت به خودم بدهکارم...
و شاید سالها...
مقروض به ثانیه های هیاهو... به پاهایی پینه به نکرار بسته...
به تمام سجود و رکوع های بی تکرار...
به مشت های گره کرده، بی قرار....
و...
به هزاره های بی تو...
من، روزها...، و شاید سالها...