یک ذهن مختصر

تکه های دلتنگی ام...

یک ذهن مختصر

تکه های دلتنگی ام...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

من

يكشنبه, ۵ بهمن ۱۳۹۳، ۰۲:۲۳ ق.ظ

 

آنگاه من صدای پروردگار را شنیدم که می گفت : چه کسی را باید بفرستم و چه کسی برای ما خواهد رفت...

و....

من گفتم:..... من اینجایم....من را بفرست...

 

 

کتاب اشعیا.... پارت ششم *

 

 

 

* بخشی از دیالوگ fury

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۳/۱۱/۰۵
S...

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">