یک ذهن مختصر

تکه های دلتنگی ام...

یک ذهن مختصر

تکه های دلتنگی ام...

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

ثانیه ها

جمعه, ۲۰ مرداد ۱۳۹۶، ۰۹:۵۶ ب.ظ

ماشین عادت اش را ترک کرده بود...

چند ثانیه ای میشد که به پهلو در حرکت بود...

گاردریل را مقصد گرفته بود....

ثانیه ها.... ثانیه ها...

بشمار...یک. و. دو.

دوثانیه.....و همه چیز تمام می شد... 

میدانستم...

میدانستم...

تصاویر...

تصاویر...

هزار هزار نگاتیو....از همان ها که سالها در دستانم ذوق نگاه کردنشان را در نور خورشید داشتم...

سیاه و سپید... رنگی..کدر.... اشباع.....

کودکی.... جوانی.... پدر..... مادر.....

و.... تو... 

و تو....

ثانیه دوم تمام, تو بودی....با همان لبخند سایه روشن دار ات...

مغزم را خاموش کردم...ثانیه ی دوم دوست داشتنی.....

چشمهایم را بستم.....و...

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۵/۲۰
S...

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">